مهارتهای ارتباطی (4)

مهارتهای ارتباطی (4)

  • سارا قنواتی
  • گوینده: -
  • 1399/10/08
  • 0

اهمیت ذهن در روابط.

قسمت چهارم

مهارت­های ارتباطی

ذهن مبتدی

در ادامه بحث مهارت­های ارتباطی در این قسمت میخواهیم از اهمیت ذهنمان در ارتباطات روزمره و مهارت­ های ارتباطی صحبت کنیم بخصوص از یک ویژگی ذهن بنام " ذهن مبتدی" که به نظر می­رسد مدت­هاست آن را در روابطمان بدست فراموشی سپرده ­ایم.

در دنیای امروز همه ما به دنبال ماهر شدن هستیم، ماهر شدن در شغل، در روند زندگی و حتی در روابطمان ولی ماهر شدن در ارتباطات مثل رابطه با همسر، فرزند و یا پدر و مادر یک تفاوت عمده با ماهر شدن­ در سایر امور دارد، این ماهر شدن یک ویژگی مهم بنام "جزئی نگری" را از ما می­ گیرد.

ماهر شدن در دنیای امروز، باعث می­شود دیگر ما، هر فرد را به طور مجزا و منحصر به فرد در نظر نگیریم، در ویژگی های افراد مختلف جزئی نشویم و در نهایت پیام­هایی را که افراد با رفتارشان به ما می ­دهند را نگیریم و در نهایت با همه با یک قانون کلی و یکسان رفتار کنیم. مثلا قانون من جدیت است چون "ذهن ماهرم" می­گوید باید با تمام آدم­ها جدی بود و من در جدی بودن مهارت دارم و در برخورد با همه و در هر موقعیتی جدیت دارم بی­ آنکه توجه کنم شاید درجایی و در برخورد با کسی مهارت ذهنم و جدیت ورزیدن لازم به تغییر باشد و ملاطفت جایگزین بهتری برای جدیت باشد. همه ما به گونه ­ای در حال استفاده مداوم از ذهن ماهر خود هستیم.

مادری را در نظر بگیرید که فرزند دوم خود را به دنیا آورده و فرزند اولش به خاطر خلق و خوی آرامی که داشته است مادر خیلی آسان و راحت، مادری کرده است و "ذهن ماهر" این مادر تصویری از مادری کردن آسان و بی دغدغه برایش ثبت کرده است و یک قانونی در ذهن ماهرش شکل گرفته که بچه، توجه زیاد هم نمی خواهد و مادری کردن به توجه و صرف انرژی زیادی احتیاج ندارد ولی فرزند دوم این مادر خلق و خوی نا آرام تری دارد، اگر این مادر با "ذهن ماهر" خود درباره فرزندپروری و با همان قانون ذهنی­ اش بخواهد برای فرزند دوم هم مادری کند نمی تواند خیلی نیاز­های فرزندش را درک کند و کودک خود را التیام دهد. این مادر لازم است که رفتارش و روش مادری کردن خود را با توجه به خلق و خوی فرزند دوم تغییر دهد و مادری با "ذهن مبتدی" شود که این فرزند را منحصر به فرد، رفتارش را منحصر به فرد و روش تأمین نیازهایش را هم، منحصر به فرد بداند و نتیجه آن مادری کردن با "ذهن مبتدی" و تامین نیاز­های روانشناختی و جسمی فرزندش با توجه به خود آن بچه می­یاشد.

همسر خانمی را در نظر بگیرید که در بعضی مواقع که خسته است کمی بداخلاقی می­کند و غر می­زند، این خانم در "ذهن ماهرش" همسری غرغرو را برای خود ساخته است، روزی همسرش اتفاق خیلی ناراحت کننده­ ای در محل کارش رخ داده و واقعا احتیاج به همدردی و توجه دارد و به محض وارد شدن به خانه طبق روال رفتاری خودش کمی بداخلاقی می­ کند و غر می­زند و همسرش هم بر طبق روال "ذهن ماهر"، که می­ گوید همسر من غرغرو است بی هیچ توجهی همان روال همیشگی خود را در برابر همسرش انجام میدهد که می­تواند سکوت کردن، مقابله به مثل، بی توجهی و یا هر رفتار دیگری باشد. این خانم وقتی این پروسه را طی می­ کند در واقع با "ذهن ماهر" خود پیش رفته است حالا اگر بخواهد بر طبق "ذهن مبتدی" عمل کند هربار که همسرش بداخلاقی می­کند در همان لحظه و بدون عمل بر طبق "ذهن ماهر"، که می­گوید باز هم این شروع به بداخلاقی کرد و این کلا همینه، علت بداخلاقی همسرش را، جویا شود و آن را التیام دهد بهتر می­ تواند دربعضی شرایط با همسرش ، همدردی کند، رابطه برقرار کند و کیفیت ارتباط خودش را افزایش دهد.

"ذهن ماهر" در خیلی مواقع به ما کمک کرده است مثل رانندگی و یا هرکاری که کیفیت انجام آن به مهارت احتیاج دارد ولی به نظر می­ رسد "ذهن ماهر" در روابط بین افراد، زیاد کمک دهنده نیست و باعث می­ شود ما افراد را با یک قانون کلی و ویژگی بسنجیم و در هر لحظه علت رفتار، نیاز­­ها و راه­های التیام اطرافیان و افراد مهم زندگی خودمان را درنیابیم.

شاید ظاهر رفتاری یک فرد در حالات و احساسات مختلف به یک صورت باشد مثل همسری که تحت هر فشاری بد اخلاقی می کند ولی این بداخلاقی در هر موقعیت علت­های گوناگونی دارد و روش­های مختلفی را برای برخورد با آن می طلبد ولی "ذهن ماهر" ما سریعا با زدن برچسب "این همیشه همین است "به فرد اجازه نمی ­­دهد بداخلاقی همسرش را در موقعیت خودش ببیند، در موقعیت خودش علت ­یابی کند و در موقعیت خودش التیام دهد.

اگر به مسیر زندگی خودتان توجه کنید و رابطه با افراد مهم زندگی­تان مثل همسر فرزند و یا پدر و مادر خود را بررسی کنید متوجه میشوید که در خیلی از موقعیت­ها از "ذهن ماهر" خود استفاده کرده­ اید که این ماهر بودن باعث شده گاهی کیفیت روابطمان کم شود و یا روابطمان آسیب ببیند.

به روابطمان با افراد مختلف، بخصوص افراد مهم زندگی­مان توجه کنیم، در هر لحظه ­ای "ذهن ماهر" را ببینیم و سعی کنیم با تمام قضاوت­ هایی که "ذهن ماهر" دارد در لحظه توجه کنیم، جزئی نگاه کنیم وبا توجه به موقعیت، در همان لحظه تصمیم به رفتار بگیریم.

منابع:

کتاب، درمان متمرکز بر شفقت برای درمانگران اکت، نویسندگان: دنیس تیرچ، بنجامین، ساندروف ، لورا آر، سیلبر استین. مترجمان: سعیده دانشمندی، دکتر راضیه ایزدی، دکتر محمد رضا عابدی ، انتشارات: کاوشیار، انتشارات جنگل.

کتاب، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نویسندگان: دکتر راضیه ایزدی، دکتر محمد رضا عابدی، انتشارات: جنگل، کاوشیار.

تهیه و تدوین: سارا قنواتی، دکترای روانشناسی.

تدوین و انتشار: موسسه روان شناختی حمایت:
http://padideyehemayat.ir


دیدگاه‌ها
whatsapp