۸ اصل اساسی در انتخاب و نحوه مطالعه کتاب

این عکس نحوه ی صحیح مطالعه ی کتاب است.

۸ اصل اساسی در انتخاب و نحوه مطالعه کتاب

  • جناب آقای حامد جعفری
  • گوینده: -
  • 1402/05/29
  • 0

بررسی 8 اصل مهم و کاربردی برای انتخاب کتاب مناسب و تاثیر پذیری بیشتر مطالعه

چرا باید اصول مطالعه را بدانیم ؟


مطالعه کردن و آشنایی با شیوه های صحیح و موثر آن، همیشه جزء پررنگ ترین دغدغه ها و سوال های مخاطبین عزیز ما بوده است .

در مورد شیوه های مطالعه کردن و مزایای مطالعه ی کتاب، تا بحال مقالات، کتاب ها و محتواهای زیادی تولید شده است. همه ی ما میدانیم که مطالعه کردن، یک فعالیت مهم و موثر است و می تواند در موقعیت های مختلف به ما کمک کند. اما گاهی مواقع، همین فعالیت لذت بخش، مهم و پرفایده، تبدیل می شود به یک دغدغه ای که برای ما آزاردهنده است.

لازم است بدانیم که انتخاب کتاب همچنین مطالعه کتاب هم مثل بسیاری از فعالیت ها، اصول و قواعد و مهارت های خاص خودش را دارد و آگاهی پیدا کردن نسبت به این فعالیت ها، به ما کمک می کند تا بهتر بتوانیم برای مطالعه کردن، برنامه ریزی کنیم و یک مطالعه ی با کیفیت داشته باشیم.

به همین منظور، قصد داریم در این مقاله، شما را با 8 نکته ی اساسی آشنا کنیم که قطعا عمل کردن به آن ها می تواند در بهبود روند مطالعه ی شما، افزایش میزان تاثیرگذاری آن و کاهش نگرانی های شما در این زمینه، نقش بسزایی داشته باشد .

همانطور که گفته شد در این مقاله می خواهیم شما را با 8 اصل اساسی و مهم مطالعه، آشنا کنیم.

اصل اول : هر کتابی لزوما علمی نیست!


شاید بعضی از ما، درگیر این باور غلط باشیم که چون همه ی کتاب ها برای رسیدن به مرحله ی انتشار، از یک سری فیلتر ها عبور می کنند، پس از لحاظ علمی تایید شده اند.

در صورتی که برای انتشار یک کتاب، حداقل مجوزها و فیلترها لحاظ شده و لزوما محتوای کتب، مورد آزمایش و سنجش علمی قرار نمیگیرد. در واقع سلیقه و دیدگاه شخصی نویسنده است که در زمینه نشر کتاب نقش دارد .

بنابر این پیشنهاد میشود، برای استفاده علمی ترو منصفانه از کتاب ها به عنوان منبع علمی و شواهد تایید کننده ی یک موضوع، باید کتاب های مختلفی را درخصوص آن موضوع مطالعه کنیم. دیدگاه های مختلف و گاها متفاوت و متناقض، به ما کمک میکند علمی تر و منطقی تر به یک موضوع نگاه کنیم. همچنین محتوای یک کتاب نیز مثل شنیدن سخن از یک فرد بوده و نیازمند تحقیق و دقت نظر ما میباشد .

اصل دوم : هر کتابی ارزش خواندن ندارد!


نمی توان منکر این امر شد که کتاب یار مهربان است و می تواند به ما کمک کند، اما ناگفته نماند که هر کتابی هم ارزش خواندن ندارد .

بسیاری از کتاب ها به دلیل سبک تفکر بیمارگونه ی نویسنده، که از نگاه طرحواره درمانی، نشات گرفته از طرحواره های ناسازگار اولیه ی اوست، می توانند ذهن مخاطب را به سمت یک تفکر غلط، سوق دهند.

برای مثال کتبی که نا امیدی، فرسودگی ، احساس پوچی و بی ارزشی و روبرو شدن با احساسات یا هیجان هایی

از این دست را ترویج می کنند. کتاب هایی که نگاه کاملا بدبینانه به انسان ها و جهان هستی دارد و خواننده را حتی به سمت خشم به دیگران و خودکشی سوق میدهد .

یا کتاب هایی که بار تخیلی آن ها آنقدر زیاد است که خواننده را واقعیت جامعه دور می کند و یا مطالعه ی آن حداقل برای برخی سنین می تواندآسیب زا باشد.

همچنین بعضی از کتب، بار عاطفی و جنسی بالایی داشته و مطالعه آن میتواند ذهن مخاطب را تا مدت ها، با خود همراه کند، بدون آنکه نتیجه اخلاقی خاصی داشته باشد .

.لازم است که در انتخاب کتاب بسیار دقت کنیم. باید ببینم آیا آن کتاب ها ما را به سمت آگاهی، رشد فردی، امیدواری، مواجهه و روبرو شدن با ترس هایمان هدایت می کنند؟ آیا با مطالعه ی محتوای آن ها، اصول زندگی کردن را یاد می گیریم؟ آیا به ما کمک می کنند تا بهتر بیندیشیم، مثبت تر زندگی کنیم و به سمت و سوی کمال پیش برویم؟ اگر کتاب یا کتابهایی که انتخاب کرده ایم ما را در این مسیرها قرار می دهند، پس می توان گفت که حتما ارزش خوانده شدن دارند.

نکته ی مهم دیگر این که باید در مورد پیشینه و سبک جهان بینی نویسنده آگاه باشیم .در واقع بررسی کنیم که تا کنون چه کتاب هایی نوشته است و دیگر نویسندگان در مورد خط فکری خاصی که او در کتابش استفاده کرده ، چه نظری دارند؟

اصل سوم : در مطالعه ی کتاب، ذهن باز و پذیرا داشته باشیم.


اینکه هر کتاب برگرفته از یک تفکر خاص است، امری انکار ناپذیر است .ما انسان ها باورهایی داریم که از دوران کودکی در وجود ما شکل گرفته اند و ما اکنون بر اساس این باورها، زندگی میکنیم و از زاویه ی دید این باور ها به دنیا نگاه می کنیم.

اگر بخواهیم در امر انتخاب کتاب، صرفا در مسیر یک دیدگاه خاص پیش برویم، باعث می شود که آن باورها و عینک های جهان بینی ما، به جای تعدیل، پررنگ تر و محکم تر شوند و ما را به این سمت هدایت کنند که نگاه تک بعدی به دنیای اطرافمان داشته باشیم.

برای مثال : فردی که کمال گراست، غالبا به صورت افراطی، به کتاب هایی گرایش دارد که محتوایشان در مورد پیشرفت، موفقیت و جا نماندن از مسیر رشد در زندگی هستند ..

یا فرد فداکار و ایثارگر، کتابهایی را انتخاب می کند که در آن از ایثار و برکات آن در زندگی صحبت شده باشد.

برای آنکه با این مسئله مواجه نشویم، باید با یک ذهن باز به استقبال کتاب ها برویم. ذهن باز به این معناست که نگاه صرف و متعصبانه به یک موضوع نداشته باشیم و صرفا از کتب یک نویسنده مطالعه نکنیم . .بنابراین در نظر داشته باشیم که هر نویسنده ای تفکر خاص خودش را دارد و دیدگاه های متفاوت می توانند به ما کمک کنند تا بتوانیم نوع نگاه بهتری نسبت به دنیای اطرافمان داشته باشیم.

اصل چهارم : بخشی از زمان خودمان را به مطالعه کتاب اختصاص دهیم!

دغدغه و نگرانی بسیاری از ما این است که، مشغله های زندگی باعث شدند ما نتوانیم آنطور که باید کتاب بخوانیم و یا اینکه فرصت های زیادی را هدر دادیم، درصورتی که می توانستیم این زمان از دست رفته را صرف مطالعه کنیم.

واقعیت امر این است که، آنچه باعث شده ما آنگونه که باید مطالعه نکنیم، حاشیه های زندگی مادر عصر جدید شده است .

حاشیه های زندگی از جمله صرف وقت برای تماشای افراطی تلویزیون ،حضور بیش از حد در شبکه های مجازی و دنیای رسانه یا شرکت در مهمانی های طولانی مدت .

بنابراین هرکدام از ما زمان های تلف شده ی زیادی داریم که اگر دقت کنیم متوجه می شویم که مقدار زیادی از زمان خود را صرف کارهایی میکنیم که ارزش چندانی ندارند و یا به اصطلاح، بیهوده هستند .درصورتی که اگر بخش کمی از همین زمان های از دست رفته را به مطالعه ی کتاب اختصاص داده بودیم، چقدر می توانست برای ما، مفید باشد.

ما می توانیم با مدیریت زمان، به همه ی کارها و برنامه هایمان رسیدگی کنیم .فقط کافیست زمان و مکان مشخصی را برای مطالعه ی کتاب تعیین کنیم و این امر آنقدر برایمان ارزشمند باشد که جزء اولویت هایمان قرار بگیرد.

مدیریت زمان، به ما کمک میکند که بهتر و اصولی تر به این امر مهم، یعنی مطالعه ی کتاب، بپردازیم.

قبل از مطالعه ی کتاب، با خواندن سرفصل ها می توانیم متوجه شویم که کدام یک از این فصول به ما کمک میکند و یا به اصطلاح به درد ما می خورد .ما باید از مطالعه کردن فصول یا بخش هایی که مربوط به حیطه ی کار ما و یا برطرف کننده ی نیاز ما نیست دست برداریم.

اصل پنجم :ما برای مطالعه ی همه کتاب ها وقت نداریم!


بسیاری از ماعلاقه داریم، تمام کتاب هایی که در اطراف مان هست و یا حتی تمام کتاب هایی که تا کنون نوشته شده را بخوانیم ! معمولا زیاد کتاب می خریم و کتابخانه ی شخصی مان پر شده از کتاب های مختلفی که فرصت نکرده ایم همه ی آن ها را بخوانیم.

زمانی که بپذیریم ما نمی توانیم همه ی کتاب هایی که می بینیم یا موجود هست را بخریم و بخوانیم، بهتر میتوانیم با یک هدف گذاری درست و اصولی، مطالعه کنیم و از این کار لذت ببریم.

ما باید بپذیریم که متناسب با نیازمان مطالعه کنیم و فراموش نکنیم که این کتاب ها هستند که قرار است به ما کمک کنند تا در مسیر خودشکوفایی خود، به نتیجه برسیم. نه اینکه ما باید همه کتاب های منتشر شده را بخوانیم تا دانشمند شویم .همین امر باعث ایجاد به هم ریختگی و آشفتگی در وجود ما و روزمرگی هایمان میشود.

پیشنهاد میشود لیستی از فعالیت ها و حوزه های علاقه مندی مان تهیه کنیم و بر اساس این لیست دست به انتخاب کتاب بزنیم و بالعکس آگاه باشیم که به چه حوزه هایی علاقه مند نیستیم یا بخاطر محدودیت زمانی در اولویت اول ما نیستند تا نهایتا کتاب های این زمینه را از لیست مطالعه خود حذف کنیم .

معمولا دانشجوهایی که قصد دارند در حوزه های مختلف فعالیت کنند، با این چالش مواجه میشوند .حواسمان باشد که ما قرار نیست در تمام حوزه ها تخصص داشته باشیم و همه چیز را بدانیم و عدم آگاهی در برخی از حوزه ها، دلیل بر ضعف ما نیست .حتی دانشمندان بزرگ نیز، در حوزه های خاص خودشان عالم و آگاه هستند.

بنابراین ما با مشخص کردن حوزه های مورد علاقه مان، باید صرفا در همان حیطه ها مطالعه ی دقیق و پربار داشته باشیم و در حوزه هایی که ارتباط زیادی با نیاز، علاقه و اهداف ما ندارند، صرفا به یک کتاب در حد داشتن اطلاعات عمومی، بسنده کنیم.

اصل ششم :در مطالعه کردن، کمال گرا نباشیم.


زمانی که ما شروع به خواندن کتاب می کنیم، ذهن کمال گرا، از ما میخواهد که تمام کتاب را کامل بخوانیم و حفظ شویم ! همین امر، باعث می شود از مطالعه کردن خسته شویم و دست از این کار برداریم.

باید قبول کنیم که قرار نیست خط به خط کتاب را دقیق بخوانیم و حفظ کنیم . این وسواس و ظرافت افراطی در مطالعه، فقط باعث می شود که بالاخره یک جایی از مطالعه کردن خسته شویم.

به این اصل دقت کنیم که برای حفظ و نگهداری یک موضوع در حافظه بلند مدت، نیازمند مرور مطالب هستیم. بنابراین در اولین مطالعه ، طبیعتا بخش زیادی از محتوا به دست فراموشی سپرده میشود و با مرور و مطالعه دوباره و در فواصل زمانی متعدد ، میتوانیم از یک کتاب بهره مندی بیشتری داشته باشیم. برای مثال اگر از ما خواسته شود که یک شماره تلفن را بدون تکرار یا حتی ده مرتبه تکرار در آن واحد حفظ کنیم، نهایتا فردای آن روز شماره در خاطر ما نمیباشد. اما اگر همین شماره را به دفعات زمانی تکرار کرده باشیم، شماره در حافظه ما ثبت شده است.

بنابراین بجای اصرار و وسواس بر مطالعه جهت حفظ مطالب که نهایتا منجر به خستگی و بی علاقگی نسبت به کتاب میشود، سعی کنیم با آرامش و لذت اما با مرور مطالب در فواصل زمانی مطالعه کنیم .

همچنین تمامی فصول یک کتاب، لزوما سودمند نیستند. بجای پیروی از ذهن کمال گرا، صرفا فصول و مطالبی را از یک کتاب استخراج کنیم که نیازمند آنها هستیم .

اصل هفتم : به شیوه صحیح یادداشت برداری کنیم.


اگر ما بتوانیم درست یادداشت برداری کنیم، بهتر می توانیم از زمان خودمان برای مطالعه ی کتاب استفاده کنیم.

در یادداشت برداری باید بدانیم که قرار نیست ما همه ی کتاب را خلاصه کنیم یا در یک جزوه ی دیگر یادداشت کنیم .نگرانی ما از فرموش کردن مطالب باعث می شود یادداشت برداری درستی نداشته باشیم.

پذیرفتن این اصل که ما در آینده فقط به نکات مهم یک کتاب نیاز داریم، به ما کمک می کند تا از مطالعه

کردن لذت ببریم. بخشی از محتوای یک کتاب، مطالبی هستند که برای ما تازگی نداشته و لذا نیاز به یادداشت برداری ندارند .

بخش دیگری از مطالب کتاب، توضیحات یک نکته اصلی بوده و لذا نیاز به یادداشت برداری لغت به لغت این بخش از مطالب نیست.

شیوه ی صحیح یادداشت برداری به این صورت است که اصول مهم یک پاراگراف یا صفحه را باید در یک جزوه ی جداگانه یا گوشه ای از همان صفحه یادداشت کنیم. نهایتا هر زمان نیاز داشتیم که فراتر از نکته ای که یادداشت کرده ایم، بدانیم، به صفحه یا پاراگراف مربوط به آن نکته، مراجعه کنیم.

اصل هشتم : به روز مطالعه کنیم!


امروزه شیوه های مطالعه انواع گوناگون دارد و صرفا به مطالعه ی کتاب کاغذی ختم نمی شود .

شیوه های جدید مطالعه از جمله کتاب های صوتی، کتاب های آنلاین و نرم افزارهایی که به صورت کتابخانه ی مجازی هستند به ما کمک می کنند تا بتوانیم از زمان، بهتر استفاده کنیم . برای مثال اگر فرصت مطالعه نداریم می توانیم از کتاب های صوتی اسفاده کنیم و با استفاده از شیوه های جدید، زمان خود را مدیریت کنیم.

نکته ی آخر این که، برای داشتن یک مطالعه ی لذت بخش، هدفمند و مفید باید تمامی این اصول را مد نظر داشت و مجموعه ی این اصول در کنار هم، موجبات این امر را فراهم می سازد. هدف از این مقاله، تسهیل روند

مطالعه و بهره برداری بیشتر از این گنجینه گرانبها میباشد. امید است که شما از مطالعه این مقاله، نهایت بهره مندی و رضایت را داشته باشید .

این فقط چند تکنیک برای مطالعه بهتر وامتخاب کتاب بود در صورتی که با رعایت تمامی این نکات باز هم در مطالعه موردی داشتید، با مراجعه به طرحواره درمانگر یا گروه درمانی های طرحواره مدار با شفای کودک علمی می توانید به مطالعه ی بهتر و سودمند تر برسید. ما در مرکز مشاوره پردیس تنها مجموعه ی طرحواره درمانی در اصفهان در این راستا سعی بر آن داریم که با تعدیل طرحواره ها و شفای کودک درون شما را به حال خوب برسانیم.

نویسنده : حامد جعفری(روانشناسی بالینی و مدرس دوره های تخصصی طرحواره درمانی)

تدوین و باز نویسی: سمیرا شفیعی





دیدگاه‌ها
whatsapp